پیامی که آیت‌الله بی‌ بی سی کتمان کرد، شنیده شد

Share

دکتر بهروز پویان، کارشناس علوم سیاسی از تهران

“آیت‌الله بی‌ بی سی”، این توصیف جامع و مانع، سالها بر زبان مجاهدین خلق جاری بود و اکنون با برملا شدن ماهیت این بنگاه جعل واقعیت، لفظ آیت‌الله بی‌ بی سی ورد زبان عموم ایرانیان آگاه و آزاده شده است. به‌تازگی آیت‌الله بی‌ بی سی، در ادامه سیاه‌نمایی‌های زنجیره‌ای دستگاه تبلیغاتی فاشیسم حاکم بر ایران، مصلحت آبروداری رسانه‌ای را بقچه کرد و به کناری گذاشت و بسیار ناشیانه و البته شتاب‌زده و سراسیمه، نشخوار چندین ساله فاشیسم ملاها را علیه مجاهدین خلق تکرار کرد. نکته جدیدی در این لاطائلات نبود، اما این حرکت نشان از اتفاق تازه‌ای است که البته برای من به‌عنوان یک هوادار این سازمان‌ پرافتخار و منحصر به‌فرد در تاریخ ایران‌زمین، و اگر بخت آن را داشته باشم، به‌عنوان عضوی از کانون‌های شورشی و نهایتاً ارتش بزرگ آزادیبخش ملی ایران، پیامی بزرگ از فتح‌الفتوح قریب‌الوقوع در نبرد تعیین‌تکلیف تاریخی با ارتجاع و استعمار دارد. از آنجا که دروغ تازه‌ای در این به‌اصطلاح گزارش آیت‌الله بی‌ بی سی نبود و تکرار اباطیلی است که سالها فاشیسم حاکم بر ایران آن را علیه مجاهدین مطرح کرده و البته مرور زمان پیوسته مهر ابطال بر همه آنها زده است، قصد ندارم به موارد آن بپردازم، ضمن آن که اگر فردی که هیچ شناختی از مسائل دیروز و امروز ایران ندارد و سابقه نزاع تاریخی میان مجاهدین خلق و فاشیسم خمینی را هم نداند، به این گزارش تنها به‌عنوان یک قصه تخیلی نظر کند، بدون تردید نهایتاً ممکن است تنها به ۲نتیجه برسد: یا این‌که راوی این قصه دچار عدم تعادل روانی است، و یا این‌که اصرار دارد یک روایت دروغ از یک حقیقت بسازد اما از آنجا که در پرداختن دروغ بسیار ناشی و کودن است، نمی‌تواند سروته این قصه را به‌لحاظ ساختاری به‌درستی به‌هم بدوزد، بنابراین در اینجا از جزئیات این محتوای بی‌ارزش می‌گذرم و به‌طور مختصر و به‌صورت کلی به پیامی که اقدام به نشر این به‌اصطلاح گزارش در این مقطع زمانی می‌تواند داشته باشد اشاره می‌کنم. اما پیش از آن بهتر است بدانیم آیت‌الله بی‌ بی سی چگونه بنگاهی است.

آیت‌الله بی‌ بی سی و تاریخ ایران

آیت‌الله بی‌ بی سی به‌طور مشخص یک بنگاه تبلیغاتی در جهت ارائه خدمات به سیاست استعماری و تثبیت رژیمهای دیکتاتوری در سرزمینهای تحت سلطه یا تحت نفوذ استعمار بوده است. یکی از مکانیسم‌های عمل استعمار در به انقیاد کشاندن عموم جامعه مستعمره و بسط هژمونی خود، ایجاد گسست در آگاهی تاریخی ملتهای تحت سلطه خود است. سیاست استعماری این کار را از طریق مؤسسات پژوهشی با نوشتن تاریخ دستوری جوامع و بر ساختن هویت جعلی تاریخی از ملتهای تحت استعمار و نیز دستگاه‌های تبلیغاتی و بنگاه‌های به‌اصطلاح خبر‌پراکنی برای وارونه‌سازی واقعیتهای جاری در این جوامع پیش می‌برد. نمونه‌های آن در مستعمرات آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا فراوان است. در ایران نیز سیاست استعماری پیوسته بر همین مدار حرکت کرده است. از نوشتن تاریخ‌های دستوری و پژوهش‌های تحت خدمات استعماری توسط کسانی چون “آن لمپتون” که بگذریم، بنگاه خبرپراکنی آیت‌الله بی‌ بی سی مسئولیت وارونه‌سازی واقعیتهای جاری را پیوسته برعهده داشته است. مثلا در دوره رضاخان، تا زمانی که این قزاق که با کودتای استعماری مقام سلطنت را ربود و هم با یاری آنان همه آزادیخواهان ایرانی را قلع و قمع کرد، انگلستان خدمات می‌رساند، از الطاف آیت‌الله بی‌ بی سی برخوردار بود، اما با شروع جنگ جهانی دوم و تغییر تعادل‌قوای بین‌المللی، وقتی رضاخان به ارباب کهنه پشت کرد و به ضریح فاشیسم هیتلری دخیل بست، آیت‌الله بی‌ بی سی نیز در یک چرخش ناگهانی شروع به شلاق‌کش کردن این دست‌نشانده ناسپاس کرد. در جریان نهضت ملی تا کودتای ۲۸مرداد نیز آیت‌الله بی‌ بی سی نقش بسیار فعالی در شیطان‌سازی علیه نهضت، به‌ویژه دکتر مصدق و دکتر فاطمی داشت و در واقع در حال اجرای پروژه آماده‌سازی جهت انجام کودتا بود. در تمام سال‌های پس از کودتا آیت‌الله بی‌ بی سی خدمات فراوانی را به رژیم پهلوی ارائه کرد و با تخریب و سیاه‌نمایی علیه مبارزان آزادی و مخالفان رژیم سلطنت و نیروهای مترقی پیوسته برای دست‌آوردهای ملوکانه پهلوی رپرتاژ می‌ساخت و جشن می‌گرفت. البته در کنار آن ملاها همیشه تحت نوازش آیت بی‌ بی سی قرار داشتند. اما این سیاست نیز با تغییر تعادل‌قوای بین‌المللی و داخلی در ماههای منتهی به انقلاب ضدسلطنتی به نفع خمینی چرخید و پهلوی دوم هم‌چون پدرش به طرفه‌العینی توسط این بنگاه تبلیغاتی کنار گذاشته شد. از ماههای پیش از انقلاب ضدسلطنتی تا همین امروز آیت‌الله بی‌ بی سی پیوسته و با غلظت تمام، به‌ویژه در مقاطع بحرانی به یاری رژیم فاشیستی ملاها شتافته است‌. به‌طور خلاصه می‌توان گفت شاخص بارز آیت‌الله بی‌ بی سی در طول تاریخ مواجهه‌اش با ایران، ضدیت تمام‌عیار با منافع و مصالح مردم ایران به نفع رژیمهای استبدادی و ارتجاعی و سیاست استعماری بوده و هر زمان که ضرورت می‌یافته چماق آماده‌ای بر سر مبارزان و مجاهدان آزادی و مشروعیت بخش توحش و جنایت استبداد، استعمار و ارتجاع بوده است. اما ظاهراً نسل جدید آیت‌الله بی‌ بی سی به نسبت اسلافشان چندان از هوش سیاسی برخوردار نیستند، زیرا در گذشته، جهت باد تعادل‌قوا را پیش از رسیدن می‌شد از تغییر سیاست این بنگاه جعل واقعیت به‌خوبی فهمید، در حالی‌که امروز حتی با ظاهرشدن چرخش تعادل‌قوای بین‌المللی و داخلی به نفع مقاومت سازمان‌یافته ایران و علیه رژیم فاشیستی ملاها، آیت‌الله بی‌ بی سی هم‌چنان اصرار دارد در جبهه فاشیسم ملاها باقی بماند. البته شاید دلیلش این باشد که در سرفصل‌های تاریخی پیشین، آیت‌الله بی‌ بی سی و سیاست استعماری جایی در تعادل‌قوای جدید می‌دیدند اما این‌بار به‌نظر دیگر جایی برای این سیاست و دم و دستگاه تبلیغاتی‌اش نیست. از این‌رو ناگزیر است به تلاش مذبوحانه خود برای بقای رژیم فاشیستی تاریخ‌گذشته ملاها، با همه بی‌آبرویی‌اش ادامه دهد.

پیامی که آیت‌الله بی‌ بی سی مخابره می‌کند

فارغ از جزئیات به‌اصطلاح گزارشی که آیت‌الله بی‌ بی سی، به فرموده فاشیسم ملاها و برای خدمت‌رسانی به آنها در آشپزخانه رسانه‌اش پخته است، آنچه که نفس این اقدام برای مجاهدین خلق و همه جبهه مقاومت ایران دربردارد، پیام و بشارتی است که می‌گوید، فتح‌الفتوح ارتش آزادیبخش ملی ایران قریب‌الوقوع و سرنگونی محتوم فاشیسم ولایت فقیه از آنچه که او در آینه جامعه می‌بیند به او نزدیکتر است. آیت‌الله بی‌ بی سی ناخواسته می‌خواهد به ما بگوید بند و بستهای استعماری نتیجه نداد، برج و باورهای استبداد، ارتجاع و استعمار پس از چند قرن به‌سرعت و شتابان در حال فروریختن است، کشتی مماشات که نسخه به‌روز شده سیاست استعماری بود و برای ۴دهه تمام‌قد حتی به قیمت آبروباختگی تاریخی مماشاتگران بدون یک لحظه توقف، فاشیسم هار و خون‌ریز ملاها را که بخشهای بزرگی از جهان را به خباثت خود آلوده کرد، به گل نشسته است و سازمان‌ پرافتخار مجاهدین خلق ایران که بزرگترین و دیرپاترین جبهه مقاومت مشروع و مترقی در همه تاریخ را ایجاد و هدایت کرد، به دروازه پیروزی بزرگ تاریخی رسیده است. قاعده تکامل تاریخی و اجتماعی می‌گوید که گذار از کهنه به نو، مسیری یک‌طرفه است و عقبگرد ندارد. پدیده‌ها و نیروهای ضدتاریخی و ضدتکاملی که حیاتشان در بازایستادن چرخ تکامل و فرو رفتن جامعه در گنداب ایستایی و سکون است، هر چند تلاش کنند جعل و وارونه‌سازی کنند، ارزش‌ها را ضدارزش جلوه دهند، از وضعیت‌ها و نیرویهای مترقی و تکامل‌یافته چهره‌ای شیطانی بسازند، نیروهای غریزی را در زرورق عقلانیت بپیچند و به جامعه بخورانند، مفاهیم را تهی، کلمات را ذبح و انسان را نفی کنند و حیوان را بر کرسی حکم و مرجعیت بنشانند، در نهایت “دود می‌شوند و به هوا می‌روند”.

خودزنی‌های آیت‌الله بی‌ بی سی نیز که سالها همه این تلاش‌ها را انجام داده و راه به جایی نبرده، اکنون به‌مثابه تقلای یک غریق مستاصل است برای آن که نجات یابد. غافل از این‌که تقلای بیشتر برای ناظران، نشان‌دهنده استیصال و درماندگی و برای خودش پیام‌آور بی‌آیندگی است. در مقابل، سازمان‌ مجاهدین خلق و مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران و ارتش بزرگ آزادیبخش ملی با کانون‌های شورشی بی‌باک و پرشمارش، فاتحان قانونمند این نزاع تاریخی میان نیروهای عقب‌مانده با نیروهای مترقی و تکامل‌یافته‌اند. از آن‌رو که در انطباق با سیر تکامل تاریخی، پیشتاز شکستن بن‌بست‌ها و موانع ضدتکاملی بوده‌اند و به‌رغم این‌که در یک لحظه تاریخی نادر، همه نیروهای ضدتکاملی و ضدتاریخی در یک ائتلاف بزرگ و بی‌سابقه، طی چند دهه، کمر به نابودی این سازمان‌ و مقاومت تاریخی‌اش بسته بودند، اما فاتحانه از این نبرد بیرون آمد و پس از درهم‌شکستن این ائتلاف ضدتکاملی در پوشش سیاست مماشات، یکایک آنها را در برابر قواعد خدشه‌ناپذیر تاریخ قرار داد و می‌دهد.

خوشا ملت ایران با این مجاهدانش که مرزهای اسطوره، حماسه، شرف، صداقت، مقاومت در برابر ستم و دروغ، فدای بیکران و ایستادگی تا به آخر بر سر آرمان آزادی را درنوردیدند تا بشارت‌دهنده رهایی و برابری برای خلق ستم‌کشیده این سرزمین باشند.

Share