روز شنبه 22 می هواداران سازمان مجاهدین خلق و جمعی از نمایندگان جوامع ایرانی با اجرای برنامه های متنوعی یاد بنیانگزاران سازمان را گرامی داشتند
چهارم خرداد واستراتژی بنیان گزاران سازمان مجاهدین خلق توسط آقای علی بهروزیان
در تاريخ هر سرزمينی روزهايی هست که برای هميشه در دل تکاتک مردمان آن سرزمين حک می شوند. روزهايی که با تمام روزهايی ديگر تفاوت دارند. روزهايی که در آن خورشيد تلائلويی ديگر دارد، آسمان آبی تر می نمايد و افق سرخ فام تر از هميشه خونبار می نمايد. چهارم خرداد يکی از آن روزهاست. سی و چهار سال پيش در چنين روزی مردانی سر فراز با قامتی افراشته چون سرو بر تيرک دار تکيه داده، در برابر دژخيمان ايستادند و سرفراز و استوار مرگ را به سخره گرفتند و نقشی نو بر آسمان خلقهای ستمدیده زده شد.
بنيانگذاران کبير سازمان مجاهدين خلق ايران ( حنيف کبير، علی اصغر بديع زادگان و سعيد محسن به همراه دو تن از ياران شان محمود عسکری زاده و عبدالرسول مشکين فام) خود بذر عشق و فدا را در سرد ترين زمستان های سياه ميهنی که در ياس و نا اميدی وهم آلودی در افتاده بود، کاشته بودند. با نثار خوت پاک شان به آبياری نهالی پرداختند که اکنون درختی است به گستردگی ايران زمين.
آری در آن روز صدق و وفای مجاهدين سرچشمه قهرمانی هايی شد که تبلور آن را امروز در هزاران اشرف- اين دژهای پايداری و شرف ايران زمين می بينيم.
به گفته رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی:
” وقتي ما از صدق و فدا صحبت ميكنيم، بازي با كلمات نيست بلكه تا بن استخوان به اصولمان تعهد و التزام داريم و بهاي آنرا پرداخته و ميپردازيم. بنابراين اگر از من بپرسيد كه هنر مجاهدين بهعنوان يك سازمان سياسي چه بوده، خواهم گفت پيوند مجدد سياست با شرافت با يك دريا خون در تاريخ معاصر ايران، بهدور از بازار رايج حقهبازيها و زدوبندهاي سياسي.”
دژخيمان همچون دنباله تاريخی خويش خمينی دجال و ضد بدشر فکر می کردند، با نفيرگلولهها در بامداد چهار خرداد، سكوت دائمي را بر جامعه حكمفرما خواهند كرد. اما نميدانستند كه اين خونها درخت طبيهيي را تناور ميكندكه ميوههايش گوهرانی بی بدیل اند و ريشههايش در ژرفای زمین و زمان و شاخسارانش تا كهكشان سر ميكشد. آنها فكر ميكردند با بهخاك افكندن بنيانگذاران سازمان بهخصوص حنيف كبير، همهچيز تمام و «ريشهكن» خواهد شد. اما انديشة حنيفنژاد يك تفكر يك
ا و يك انديشه نو بود. انديشهيي كه سنگ بناي ايدئولوژيي شد كه پيش از او در محاق و در سيطره ارتجاع و تباهي قرار داشت. گذشته از شخصيت والا و برجسته بنيانگذار كبير سازمان، محمد حنيفنژاد كه خود حديثي ناگفته است، اما انديشهيي كه او ازخود به يادگار گذاشت، انديشهيي بود كه مرزهايي را درهم شكست و خطوط و مرزهاي جديدي را ترسيم نمود. از اين رو بهراستي نقش حنيف كبير نه تنها در تاريخ معاصر، بلكه در ذهن هر انسان آگاه آزاده ای از ديروز تا امروز و فردا كه با اسلام از نوع خميني و خمينيگرايي فاصله دارد، منحصر به فرد و قرين افتخار و سربلندي دائمي است. افتخار و سربلندي بس عظيمي كه خود در آخرين وداع با پدر و مادر پير و برادرش چنين توصيفش ميكند: «سرتان را بالا بگيريد. افتخار ما و شما در همين است. افتخار كنيد به اين مصائب. اين افتخاري است كه نصيب هركس نميشود، خوشوقت باشيد كه نصيب ما شده». بعد هم در وصيتنامهاش خطاب به ياران و پيروان راهش چنين نوشت كه: «روزگاري بود كه گروه شما، كه ما آن را بنياد گذاشتيم، هيچ نداشت، فيالواقع هيچ، اما بهتدريج بر امكانات و قدرت ما افزوده شد… پس دل قوي داريد كه بازهم خدا با ماست. همان نيروي عظيمي كه ما را به اينحد رسانده، قادر است ما را حفظ كند و در كنف حمايت خود گيرد و از هيچ فيضي ما را محروم ندارد و به اذن خودش باز هم بالاتر و بالاتر از اينها برساند. ليكن ادامة راه خدا هشياري ميخواهد، صداقت و احساس مسئوليت ميخواهد…»
و بهراستي مجاهدين امروز هرچه دارند از او دارند. هم او كه مسعود با زيباترين و عارفانهترين واژهها «بالابلند دلبرگلگونعذار من» توصيفش ميكند. انديشة راهگشا، ايمان استوار و عمل خالصانه و خون پاك بنيانگذاران، بهويژه خون محمد حنيف، براي اولينبار در تاريخ ميهن ما سازماني انقلابي بر اساس آرمان رهايبخش اسلام پيافكنده كه بنيادش بر صدق و فداي حداكثر بود. سازماني كه براي زائل كردن آثار خيانت مدعيان پيشين مبارزه و انقلاب، يك نسل از تمامي بنيانگذاران و رهبرانش را تماماً فديه راه رهايي خلق كرد. سازماني كه پس از آن هم، بهطور مستمر در بالاترين قلههاي فدا گام زده است. سازمانی که در سهمگين ترین نبرد با اهریمنان زمان خم به ابرو نیاورده و تا سرنگ.نی تام و تمام دشمنان بشریت دمی از پا نخواهد نشست. حال بگذار تا مشتی خائن خود فروخته و تواب نعره کشان با لیسیدن شلاق های قرود آمده بر پيکر اين بهترين فرزندان ايران عربده های استیصال سر دهند. بی شک فردا از آن مردم ، مقاومت و مجاهدين سرفرازشان است. پيروز باشيد
شروع برنامه ابتدا با سرود مجاهد توسط تعدادی از اعضای انجمن جوانان سپس بیانیه انجمن دمکراتیک ایران توسط آقای شهرام گلستانه ودکلمه ای توسط خانم سیمین بورچی و اطلاعیه انجمن خانواده شهدا در کانادا توسط خانم ارسطا فر خوانده شد و شاهد هنرنمایی آقای حسن غقاری و خانم شهین سنقری بیاد بنیان گزاران بودیم و در پایان اطلاعیه انجمن زندانیان سیاسی توسط آقای کریم اکبری خوانده شد.