
قیام دیماه
قیامی که از هفتم دی ۹۷ شعله کشید، موضوع تحلیل و بررسی بسیاری از کارشناسان قرار گرفت. زیرا شناخت ریشهها و ویژگیهای قیام، قدرت پیشبینی مسیر تحولات بعدی را با دقت قابلقبول به دست میداد. یکی از این ویژگیها که در اغلب تحلیلها و گزارشات کارشناسی مورد اشاره قرار گرفت شکلگیری قیام در شرایط سرکوب شدید و استمرار آن بهرغم تشدید سرکوب بود.
محرومترین طبقات اجتماعی و بهخصوص کارگران قیامی ادامهدار و خاموشیناپذیر را شکل دادند.
اتکای قیام دیماه به محرومترین طبقات جامعه، بلوغ سیاسی آن که در رویگردانی کامل از تمام جناحهای درونی رژیم متبلور میشد (اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا)، حضور گسترده و مؤثر زنان در صفوف اول قیامکنندگان و سایر ویژگیهای قیام که البته در عمق و محتوا به یکدیگر مرتبط هستند جای بحث و بررسی جداگانه دارند.
انتشار یک آمار تکاندهنده جدید در مورد دستگاه سرکوب رژیم اهمیت استمرار قیام را بیشازپیش برجسته میکند. چرا که استمرار قیام دیماه را نباید بدون در نظر داشتن ابعاد و هدف سرکوب، بهعنوان یکی از خصوصیات ویژه رژیم آخوندی، ارزشگذاری کرد.
در عالم مثال کسی را در نظر بگیرید که در مسیری طولانی راهپیمایی کرده. این راهپیمایی به خودی خود ارزشمند است. ولی اگر بشنوید که این فرد در مسیری صعبالعبور و مسدودشده با انواع موانع، در حالیکه دائماً مورد حمله راهزنان و دشمنان بوده این مسیر را طی کرده، ارج و منزلت آنچه انجام داده بسیار بالاتر میرود و از آمادگی فوقالعاده بیشتری حکایت میکند.
آمار جدیدی از سرکوب
هفته گذشته رئیس انجمن مددکار اجتماعی ایران از ورود سالیانه ۴۲۰ تا ۴۳۰هزار نفر به زندانها خبر داد و اعلام کرد که در ایران تحت حاکمیت آخوندها هر ساعت ۵۰نفر وارد زندانها میشوند. این آمار بار دیگر توجهات را به سوی دستگاه سرکوبی جلب میکند که برای خاموش کردن هر نوع اعتراض در نطفه طراحی شده و ناکارآمدی آن را نباید به منزله شکست رژیم در تأمین عدالت (که هرگز مسأله رژیم نبوده) بلکه بهعنوان شکست در پیشبرد امر سرکوب برای قفل کردن جامعه و متوقف کردن حرکات اعتراضی تلقی کرد.
این همان رژیمی است که قضاییهاش بیش از ۱۵میلیون پرونده قضایی در دست دارد، بیدادگاههایش حکم ۱۰۱۰۷ضربه شلاق را بر بدن هموطنان ما صادر کردهاند و رسانههایش تنها در سال گذشته از صدور ۱۱حکم قطعدست خبر دادهاند.
ناکارآمدی سرکوب در خاموش کردن قیام
ورود ۵۰نفر در هر ساعت به زندان، آن هم نه زندانهایی با شرایط استاندارد یا حتی نزدیک به استاندارد بلکه زندانهایی که خود بهعنوان بخشی از دستگاه سرکوب رژیم طراحی شدهاند، قاعدتاً میبایستی تأثیراتی در همین راستا، یعنی ایجاد رعب و خاموش کردن اعتراضات میداشت. اما این قاعده را قیامآفرینان ایران مدتها است که برهمزدهاند.
تنها در هفتهیی که گذشت ۶۰حرکت اعتراضی ثبت شده از اعتراضات کارگران تا تظاهرات غرورآفرین معلمان، از اعتراضات دانشجویی تا تحصنها و تجمعهای غارتشدگان مؤسسات مالی وابسته به سپاه، از بازاریان بانه و سایر شهرهای مناطق کردنشین تا بازاریان و کسبه در سایر شهرهای میهن و از فرهنگیان بازنشسته تا بیماران تالاسمی نشان دادند که با بگیر و ببند نمیتوان قیام خلقی بپاخاسته را خاموش کرد.
ریشه اعتراضات در بحرانهایی است که زاییده حاکمیت آخوندی هستند. پس آرزوی خاموش کردن اعتراضات، از آن آرزوهایی است که رژیم آخوندی به گور خواهد بود.
۹۶