اوجگیری خشم مردم و سراسیمگی رژیم

Share

این روزها یک عبارت پیوسته و مکرر از جانب ایادی و رسانه‌های حکومتی شنیده می‌شود و در رسانه‌های آن هم منعکس می‌گردد و آن «بی اعتمادی» یا «بی‌اعتمادی مردم به‌نظام» است.

عنوان یک مقالهٔ سایت بهار وابسته به باند روحانی «سیل اعتمادسوزی» است که در آن تا حدودی معنی «بی اعتمادی» را روشن می‌کند و می‌نویسد: «اگر بخواهیم به تصویر کلان آنچه رخ داده بنگریم می‌توانیم از شکاف میان جامعه و نهاد قدرت سخن به میان آوریم. شکافی که یکی از مصادیق آن در همین بی‌اعتمادی میان مردم و دولت خود را نشان می‌دهد».(بهار ۲۰فروردین ۹۸)

استاندار برود دفترش بنشیند

اما صحنه‌های اجتماعی معنی این بی‌اعتمادی را خیلی روشن‌تر و عینی‌تر نشان می‌دهد از جمله اعتراض یک هموطن سیل‌زده به استاندار رژیم در اهواز است که خطاب به او می‌گوید: «شما از روز اول باید با ما باشید. به‌عنوان دولت و به‌عنوان قوه مجریه که نماینده‌اش هستی، آمدید دستور تخلیه دادید بدون هیچ پشتیبانی، سیل بندی را که داریم خودمان ساختیم یعنی همین بچه‌ها و مردم چه عرب و چه عجم زحمت کشیدند و این سیل‌بند را درست کردند. از شما تشکر می‌کنیم که فقط به فکر خودتان هستید یعنی به‌عنوان دولت می‌خواهید اگر ضربه‌ای باشد مردم ضربه بخورند. بچه‌ها استاندار را ول کنید برود در دفترش بنشیند و راحت باشد».

استاندار هم که در میان خدم و حشمش ترسیده و در مقابل حرف‌های کنایه آمیز این هموطن فقط سر تکان می‌داد و تسبیح می‌گرداند، همانی است که چند روز پیش یک هموطن عرب سیل‌زده را که به او اعتراض کرده بود، مورد توهین قرار داد.

انعکاس این کلیپ کوتاه در فضای مجازی چنان فضای اجتماعی را برانگیخت و رژیم را به وحشت انداخت که وزیر کشور به استاندار دستور داد برود و از آن مرد معذرت‌خواهی کند. رویدادی که واقعیت تعادل‌قوای میان مردم و حاکمیت را نشان می‌دهد.

وضعیت نامناسب اجتماعی نظام

احمد خرم، مشاور معاون آخوند روحانی در امور محیط‌زیست و وزیر پیشین راه به تغییر تعادل‌قوا به نفع مردم اذعان کرده و هشدار می‌دهد: «در ایران اما سیاسی کردن صحنه مدیریت بحران مخاطراتی دوچندان نسبت به بسیاری از کشورها دارد. چرا که ما به گواه بسیاری از ناظران و حتی به اعتراف مسئولان رسمی کشور در وضعیت مساعدی از نظر سرمایه اجتماعی قرار نداریم و فشارهای مختلف خارجی و پیامدهای اقتصادی آن در داخل نیز باعث افزایش سرعت فرسایش سرمایه اجتماعی ما شده است». (روزنامه حکومتی ایران ۲۲خرداد ۹۸)

مردم هم خشم خود را از بی‌عملی نظام در بحبوبحه سیل این‌طور رو در روی مقامات آن بیان می‌کنند.

یکی از هموطنان سیل‌زده در مورد این بی‌عملی‌ می‌گوید: «نگاه کن برادر همه‌اش مال مردم است. نه هلال احمری نه چیزی نیامده کمک کند به مردم، کجایید شما که حرف انتخاب می‌زنید».

اما تلویزیون حکومتی نه تنها هیچ‌یک از این اعتراضات را منعکس نمی‌کند، بلکه با صحنه‌سازی، دست آموزانی را جلو دوربین می‌آورد که از وضعیت و از رسیدگی نهادهای حکومتی ابراز رضایت کنند و خبرهایی را که از وخامت اوضاع در شبکه‌های اجتماعی منعکس می‌شود، شایعه بنامند.

تبلیغات رژیم نه تنها موجب خشم و نفرت بیش‌از‌پیش مردمی که فاجعه را با پوست و گوشت خود لمس می‌کنند، می‌شود، بلکه در بین مردم سراسر کشور نیز جز نفرت و خشم برنمی‌انگیزد، همان چیزی که مهره‌های و رسانه‌های رژیم اسمش را «بی‌اعتمادی» می‌گذارند.

نفرت مردم از نظام

واقعیت این است که مردم ایران از سال‌ها قبل اعتمادی به این رژیم ندارند و در حال حاضر کار مردم از اعتماد یا بی‌اعتمادی به نظام گذشته است. این واقعیت را مردم طی سالیان اخیر در قیام‌ها و اعترضاتشان در مناطق مختلف کشور نشان دادند از جمله در قیامهای دیماه ۹۶و مرداد ۹۷که مردم یکصدا خواهان نفی تمامیت رژیم ولایت شدند.

روزنامه ابتکار وابسته به باند روحانی نیز می‌نویسد: «ما هم‌چنان شاهد عدم اعتماد مردم به رسانه‌های رسمی در مقابل شبکه‌های اجتماعی هستیم. فضای مجازی و گزارشهای آن‌ها، این‌روزها بیشتر مورد اعتماد مردم است تا رسانه‌های رسمی».(ابتکار ۲۰فروردین ۹۸)

بر پایه چنین نفرت مردمی نسبت به نظام است که آن مهره وابسته به باند روحانی (احمد خرم) ناگزیر به اذعان این واقعیت شده و می‌گوید« در وضعیت مساعدی از نظر سرمایه اجتماعی قرار نداریم»، و آن سایت حکومتی هم نگران این می‌شود که« این بی‌اعتمادی فزاینده» به حاکمیت « اثرات دهشتناک» برآینده نظام بگذارد (سایت شعار سال ۱۹فروردین ۹۸)

نگرانی دهشتناک هم چیزی نیست جز نگرانی از سیل بنیان‌کن خشم مردم که بنیان نظام ولایت را برکند و به زباله‌دان تاریخ بیاندازد.

Share