
«ایران سرزمین قتلعام شدهای است که در آن علاوه بر
زندانیان سیاسی، منابع طبیعی و فرهنگ و محیطزیست…
همه و همه قتلعام شدهاند».(مریم رجوی در پارلمان
اروپا، ۱آبان ۹۸)
سخنرانی مریم رجوی در پارلمان اروپا را باید یک اینفوگرافی جامع و کامل از تاریخ ۴۱ساله ایران با تابلوهای بههم پیوستهٔ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیطزیست و فرهنگی تلقی نمود. این سخنرانی که در اول آبان ۹۸ صورت گرفت، مورد استقبال حاضران و اکثریت قابلتوجه اعضای پارلمان اروپا واقع شد.
۴۱سالِ ایران در یک منظر همهجانبه
این سخنرانی موجز، یک سند بهمثابه زبان و فریاد مردم ایران خطاب به ایرانیان و جهانیان است.
این سخنرانی، همآوردی ۴۱ساله حقوقبشر یک جامعه را با دیکتاتور ضدبشر حاکم آشکار میکند.
این سخنرانی، برگردان استعارهگونهٔ شوق و تمنای لالهها و شقایقهای بهاران یک سرزمین برای شکفتن است که سرما و انجماد ایلغار تطاول، در کار خشکاندن و پرپرنمودن آنهاست.
تابلو اول: ایران قتلعام شده
نخستین تصویر این اینفوگرافی جامع که باید آن را دریچهٔ ورود به باقی تصاویر دانست، نمایان کردن سرزمینی است که تمام نشانههای حیات شایستهٔ انسان در آن قتلعام شده است: «ایران سرزمین قتلعام شدهای است که در آن علاوه بر زندانیان سیاسی، منابع طبیعی و فرهنگ و محیطزیست… همه و همه قتلعام شدهاند».
تابلو دوم: عوامل گروگانگیری ایران
تابلو بعدی که در این مجموعه بعد از «قتلعام ایران» باید به آن توجه کافی داشت، «گروگانگیری ایران» است. پرسش این است که این گروگانگیری چگونه توسط حاکمیت ولایت فقیه صورت گرفته است؟ نگاهی به اجزای اصلی تشکیل دهندهٔ این حاکمیت که ساختار آن را شکل داده است، پاسخ را واضح میکند:
ـ سرکوب عریان داخلی
ـ بمبسازی و موشکسازی با هدف گروگان گرفتن مردم ایران و دولتهای منطقه و جهان
ـ صدور ترور و جنایت به دیگر کشورها برای تحکیم قدرت و جنگ نیابتی
مریم رجوی سمبلی از سرکوب عریان داخلی بهمثابه گروگان گرفتن مردم ایران را که آخوندها بر آن تکیه دارند، در شمای اسامی و عکسهای چند هزار اعدامشده به دنیا معرفی میکند؛ طوری که این چند هزار، گویا قاب دریچهٔ ورود به سرزمین قتلعام شدگان و گروگانگرفته شدگان هستند: «این کتاب تنها نامهای اعدامشدگان نیست؛ بلکه یک گواهی تاریخی است درباره به گروگان گرفته شدن ایران توسط فاشیسم دینی». وی سپس شرح و داستان و قصهٔ بلند مقاومت مردمی برای آزادی را که لالهزاران نسلهایشان در این کتاب با اسامی و چهرههایشان ردیف و ستون شدهاند، چنین خلاصه و مصور میکند: «این کتاب شرح حال ملتی است که در داخل مرزهای ایران، تحت سرکوب ضدبشری آخوندهاست».
پیوست تابلو دوم
در ضمیمهٔ این تصویر شاهدیم که داستان این لالههای مردم ایران و چراییِ چکچک مداوم خونشان طی ۴۱سال گذشته، فقط به سلطه و حیطهٔ دیکتاتور داخلی برنمیگردد؛ بلکه دیکتاتور در سایهٔ امن یک سیاست همسو با منافع تجاری و اقتصادی، دست باز برای قتلعام و گروگانگیری حقوقبشرشان داشته و دارد: «این کتاب شرح حال ملتی است که در خارج از ایران، حقوقبشر و آزادی و مقاومتاش نادیده گرفته شده است. کتاب همچنین شرح دردناکی است از سیاست مماشات نسبت به بزرگترین قتلعام سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم».
تابلو سوم: دولتهای دستاربند با کسب و کار مرگ
در تصویر سوم از این اینفوگرافی موجز، شاهدیم که کلیت و تمامیت ساختار فعلی نظام دستاربندان حاکم بر ایران، با سلطهگری و هژمونی و کارچرخانیِ «قتلعامکنندگان» و «گروگانگیرها» است. دولتهای پیاپی که اجزای اصلیشان، کسب و کارشان مرگ است: «۶۳درصد این افراد از مقامهای (فعلی) رژیماند».
تابلو چهارم: رنجی که خاورمیانه میکشد
در تصویر چهارم بهعلت بنیادین و اصلیِ رنجها، مرارتها و تلخکامیهای مردمان خاورمیانه در طی ۴دههٔ گذشته میرسیم. از منظر این تابلو است که میتوانیم به ریشه و اساس جنگهای خانمانسوز ۴دهه گذشته در خاورمیانه پیببریم که فقط و فقط در سایهٔ امن یک سیاست همسو با منافع تجاری و اقتصادی مماشاتگران صورت یافته و قربانیان اصلی آن، مردمان خاورمیانه و ایران هستند: «دولتهای غرب و سازمان ملل بر این جنایت(بزرگترین قتلعام سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم) چشم بستند. وقتی رژیم آخوندی در مقابل این جنایت بزرگ مصونیت یافت، یک جنگ گسترشیابنده را به خاورمیانه تحمیل کرد که همچنان ادامه دارد».
پیوست تابلو چهارم
تکمیلکنندهٔ این تابلو، طرح ۲پرسشِ هنوز بیپاسخ مانده است که پاسخ به آنها موجب برهمخوردن تعادلقوای جنایت و مماشات با حقوقبشر مردم ایران است. پرسشی که گسترهٔ آن به وسعت فلات ایران، بیش از ۳دهه است که از جانب اقشار مردم و مقاومت برای آزادی ایران فریاد شده است: «راستی، کسانی که اینقدر دلواپس تجارت با رژیم آخوندها هستند، چرا یکبار برای بازدید از زندانها و اطلاع از وضعیت زندانیان سیاسی، یک هیأت به ایران نفرستاده و نمیفرستند؟ چرا واکنشی به سرکوب زنان ایران و سلب آزادیها و حقوق آنها نشان نمیدهند»؟
مریم رجوی در این بخش از سخنرانیاش از مواضع حقوقبشری پارلمان اروپا نسبت به مردم ایران قدرشناسی نمود. مواضعی که همواره مورد غیظ و خشم بدکیشان قرونوسطایی حاکم بر ایران شده است؛ چرا که پازل سیاست مماشات با ملایان را بههممیزنند و به وجدان بیدار انسانیشان پاسخ میدهند: «خوشبختانه پارلمان اروپا در مقابل نقض حقوقبشر مردم ایران، سکوت نکرده است. یک نمونه قطعنامه ۱۹سپتامبر(۲۸شهریور) است که نقض حقوق زنان توسط رژیم آخوندی را محکوم کرد».
تابلو پنجم: شرط و مبنای نجات ایران
تابلو پنجم با یک پرسش و طرح یک شرط و مبنا، تصویر جامعی از راهحل واقعی برای یاری رساندن به مردم و مقاومت ایران را جهت نجات ایران از دیکتاتوری و خودکامگی آخوندیسم ترسیم میکند: «چه باید کرد؟ پاسخ، یک سیاست قاطع اروپایی است که تبعاً لازمهٔ آن حمایت از مقاومت مردم ایران برای استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم است».
تابلو ششم: «رمز مقاومت جهان بشری»
تابلو ششم تلفیقی از فلسفه، انسانشناسی و جامعشناسیِ سیاسی است. شناخت رمز و راز ماندگاریِ است. این تابلو را مردم و مقاومت ایران رقم زدهاند. تابلویی که ۴۱سال است مدام در حال تکمیل شدن و بالغ گشتن است. تابلویی که عقبه و قدمت تاریخ اصیل ایران و هویت حقیقیاش را نشان میدهد. تابلویی که اگر نبود، هر چه بود پلشتی و دنائت دیکتاتور مذهبی ـ جنسیتی بر عرصه و گستره و شناسنامهٔ ایرانزمین بود. اما از آنجا که «دریغ است ایران که ویران شود ـ کنام شریران و دیوان شود»، زمزمهٔ این اصالت و رمز ماندگاری هویت ایران و ایرانی را از نجواهای یک زن پیشتاز آزادی میشنویم: زهرا بیژنیار، ۲۸ساله: «این را فهمیدهام که ظالمان، حتی اگر اعضای بدن ما را قطعهقطعه کنند، حیات را تا زمانیکه در ایمانمان ثابت باشیم، از ما نمیگیرند؛ بلکه زندگی را زمانی از ما خواهند گرفت که ایمان و قلب خودمان را به آنها بفروشیم. و این رمز مقاومت جهان بشری است».