24 فروردين, 1394
سخنراني مریم رجوی در گردهمايي حاميان مقاومت و منتخبان فرانسوي در اور سور اواز
روز يكشنبه، 23فروردين، مریم رجوی در يك گردهمايي با حضور جمعي از حاميان مقاومت و منتخبان و شخصيتهاي فرانسوي در اور سور اواز، ياد و خاطرة شهيدان قهرمان اشرف در حماسة 19فروردين 1390 را گرامي داشت. وي سپس طي سخناني به تشريح بحران اتمي و جنگ‌افروزيهاي رژيم در منطقه پرداخت. و راه حل مقابله با اين بحرانها را توضيح داد. قسمتهايي از اين سخنراني را در اين جا مي‌خوانيد:
خانمها و آقايان منتخبين،
دوستان عزيز!
خوش آمديد. قبل از هر چيز سال نو ايراني را به شما تبريك مي‌گويم. برايتان سالي سرشار از سلامت و موفقيت آرزو مي‌كنم. پيام نوروز و بهار براي ما پايداري و شكوه زندگي در مقابل مرگ و نيستي است.
لحظاتي قبل، ياد مقاومت و پايداري اشرفياني را كه در حماسة فروغ اشرف در 19فروردين سال 1390 به شهادت رسيدند را گرامي داشتيم. آن روزهاي سياه را كه مالكي – مزدور رژيم تهران- بر بغداد حكم مي‌راند، به‌ياد مي‌آوريم. امروز مالكي رفته است و شما با افشاي جنايات او در اين امر نقش داشتيد. متأسفانه محاصرة پزشكي، كماكان باعث از دست رفتن جان بسياري شده است. با اين‌همه، آنها به مقاومت ادامه مي‌دهند و اين زندان را با ميليونها ساعت كار، شايستة زندگي كرده‌اند.
در دوراني كه همة قدرتهاي جهان سياست مماشات با رژيم ملاها را به پيش مي‌بردند، و در روياي معاملات سودجويانه خود نابينا شده بودند، ما با همديگر گفتيم:
اگر به مماشات با پدر خواندة بنيادگرايي اسلامي ادامه بدهيد، اين بليه، منطقه را در خود فرو خواهد برد و خطر اصلي براي كل جهان خواهد شد. ما به تمامي كساني‌كه نقض حقوق بشر در ايران، اعدامها، كشتارها و شكنجه‌ها را ناديده مي‌گيرند هشدار داديم. امروز حتي سازمان ملل بر وخامت وضعيت حقوق بشر در ايران تأكيد مي‌كند و مأموريت گزارشگر ويژه‌اش را براي يك سال ديگر تمديد كرده است و عفو بين‌الملل رژيم ايران را ركورد دار اعدام به نسبت جمعيتش در جهان اعلام كرد.
ما همواره به آنها كه مقاومت ايران را با برچسب تروريستي و با پرونده‌هاي ساختگي به زنجير مي‌كشيدند تا ملاها را راضي نگه دارند، مي‌گفتيم كه شما نه تنها مانع فعاليت آلترناتيو بنيادگرايي مي‌شويد، بلكه از تروريستهاي واقعي نيز غافل مي‌شويد و حالا كه خطر به كشورهاي خودتان رسيده است بايد به مردمتان پاسخ بدهيد كه چرا اين همه سال را از دست داديد.
به آنهايي كه عراق را در سيني طلايي تقديم رژيم آخوندي و مزدورانش كردند گفتيم تصور نكنيد كه صلح را به دست خواهيد آورد، شما بذر توفان مي‌كاريد. به آنها گفتيم كه چشمتان را به جنايات ديكتاتوري مالكي عليه مردم عراق و اقليت سني و جنايات او عليه مجاهدين اشرف و ليبرتي نبنديد.
به آنها كه در مقابل بشار اسد كه به كمك رژيم ايران بمبهاي شيميايي بر سر مردم مي ريزد، در حمايت از اپوزيسيون سوريه به خود ترديد راه مي‌دادند، گفتيم بدون تعلل اقدام كنيد. گفتيم اجازه ندهيد كه ديكتاتوري بشار اسد وقت بخرد و بليه بنيادگرايي اسلامي منطقه را به آتش بكشد. امروز همگان مي‌دانند چگونه جناياتي كه رژيم ملاها به كمك مالكي در عراق و اسد در سوريه انجام داده، باعث سر برآوردن داعش شده است.
هم چنين، همه مي‌دانند كه برنامة هسته‌يي رژيم ايران كه در سال 1381، توسط مقاومت ايران افشا شد، يك خطر جدي است و بايد مهار شود. ولي دولتهاي غربي هم‌چنان تصور مي‌كنند كه رژيم آخوندي قابليت تغيير از درون دارد و مي‌توان با امتياز دادن آن را مهار كرد.
اجازه بدهيد در اينجا بر چند نكته كليدي تاكيد كنم:
يكم. بيانية لوزان يك گام عقب‌نشيني تحميلي توسط رژيم آخوندي در اثر ترس و فشار و در راستاي خوردن زهر اتمي است، ولي يك بيانيه با كليات بدون امضا و بدون تأييد رسمي خامنه‌اي، و بدون تضمين، هرگز راه را بر بمب و فريبكاريهايش نمي‌بندد.
رژيم مي‌خواهد وقت بخرد. ادامة مذاكرات با فاشيسم ديني در چارچوب مماشات، هيچ امنيتي براي منطقه و جهان از بمب اتمي ايجاد نمي‌كند. بايد رژيم را وادار كرد كه به قطعنامه‌هاي شوراي امنيت تن بدهد. اين تنها راه ممانعت از دستيابي ملاها به بمب بوده است. پروسه مذاكرات از سال 2002 تا به حال، به ويژه ماراتن يكسال و نيم اخير، گواه آشكار اين حقيقت است كه رژيم آخوندي تنها زبان قاطعيت و قدرت را مي فهمد.
مردم ايران، برنامه هسته‌يي را نمي‌خواهند. اين برنامه، مخالف منافع ملي است و صدها ميليارد دلار هزينه و خسارت بر مردم ايران تحميل كرده است.
دوم. رژيم ايران عامل اصلي ايجاد و يا گسترش بنيادگرايي اسلامي است. بنيادگرايي اعم از شيعه يا سني، خواهان تحميل بربريت خود بر جهان هستند. حساب باز كردن روي رژيم براي حل و فصل بحرانها در عراق و سوريه و يمن به شدت احمقانه است.
سوم. ائتلاف كشورهاي منطقه و عمليات«طوفان قاطع» عليه توسعه طلبي و تجاوزات فاشيسم ديني حاكم بر ايران در يمن، حاكي از شروع يك چرخش در تعادل قوا در منطقه به ضرر رژيم است. واقعيت اين است كه ديكتاتوري ملايان بسيار ضعيف و شكننده است، بحران اقتصادي عميق است، نارضايتي اجتماعي افزايش مي‌يابد، جنگ گرگها، قدرت را تجزيه كرده است. و مذاكرات اتمي اين ديكتاتوري را شكننده‌تر هم كرده است. تنها متحد رژيم ايران در منطقه، امروز سياست مماشات قدرتهاي غربي است كه اين تغيير تعادل قوا را نمي‌بينند.
چهارم. پايان‌دادن به بحران هسته‌يي و پايان دادن به خطر بنيادگرايي اسلامي، تنها با سرنگوني رژيم ملاها عملي است، آلترناتيو اين رژيم، يك ايران دموكراتيك و غير اتمي است و مردم و مقاومت ايران با ياري تمامي مدافعين آزادي و تك تك شما مي‌توانند آن را محقق كنند. از شما مي‌خواهم كه به تلاشهاي ارزشمند خود در اين راستا ادامه بدهيد. سال جديد بي‌شك ما را به اين هدف نزديك خواهد كرد.