دم خروس توئیتر ولایت

Share
201612282317162472086551
روزنامه حکومتی آفتاب، سه‌شنبه 7 دی 95

اول به این عکس نگاه کنید:
به نظر می‌رسد همه چیز واضح است. در جنگ گرگها جناح ولایت دارد به جناح دیگر می‌گوید: «شما را چه به توئیتر».

در آستانه انتخابات پوشالی ریاست جمهوری، هر باند نهایت سعی خودش را می‌کند تا از هر طریقی که شده دست دیگری را رو کند. چرا که برای کارگزاران رژیم آنچه که منفعت داشته باشد، مباح و جایز و حلال است. آخر امام دجالشان همین کاره بود. گوش کنید: «… حکومت که شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول.. است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است… حاکم می‌تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند… حکومت می‌تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است در موقعی که آن قرار داد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و می‌تواند هر امری را چه عبادی و یا غیرعبادی که جریان آن مخالف مصالح اسلام است مادامی که چنین است جلوگیری کند… (روزنامه حکومتی اطلاعات، ۱۲/۱۰/۱۳66) ».

حالا مقامات غارتگر رژیم از هر دو باند تبهکار، رو آورده‌اند به توئیتر، سایت‌های اجتماعی و به فضای مجازی تا در جنگ باندی از آن نهایت بهره را علیه یکدیگر ببرند. در حالی‌که همین روزهای گذشته بود که در هراس از فضای مجازی سوز و گداز می‌کردند که: «دشمن از این فضا برای ضربه زدن به مقدسات کشور (یعنی مقدسات نظام ولایت) استفاده کرده و شبیخون زده و علیه ما یک جنگ نرم راه انداخته است. (آخوند جعفر منتظری دادستان کل رژیم 16آذر 95 تلویزیون رژیم). او در ادامه اعتراف کرد که رژیم هر هفته ۱۳ تا ۱۴ هزار شبکه رایانه‌ای را فیلتر می‌کند.

آخوند موحدی کرمانی امام جمعه‌ی نمره موقت خامنه‌ای هم به صراحت دلیل ترس اصلی سرمداران رژیم از فعالیتهای ضد نظام در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را برملا کرد و گفت:
«اینترنت… سبب کمک به شورش و گرایش به سازمان مجاهدین خلق و ایجاد انحرافات فکری و محتوای ضاله می‌شود». (سایت عصر ایران 14آذر 95).

روشن است که روی آوردن جوانان به جان آمده از ستم آخوندی به سمت مجاهدین، همان کابوس پایان‌ناپذیر علی خامنه‌ای، ولی‌فقیه زهر خورده نظام درهم شکستة ولایت است که هر روز بیش از پیش تهدید را از این ناحیه احساس می‌کند.

اینها دو نمونه از دانه درشتهای باند خامنه‌ای بود. اما ببینیم باند مقابل یعنی دار و دسته‌ی حسن روحانی چطور ترس و هراس خود را از فضای مجازی ابراز می‌کنند:
«در کوچه و خیابانهای این فضا، همه شخصیتهای اجتماعی لوث و همه افراد هزینه می‌شن و این کار آفتی برای سرمایه‌های اجتماعی و آفت عمومی جامعه است». (رحمانی فضلی، وزیر کشور کابینه آخوند حسن روحانی، تلویزیون رژیم 7آذر 95). این وزیر روحانی از قوه قضاییه و دادستانی خواست با جدیت برخورد کنند و تأکید کرد خودش به‌عنوان رئیس شورای امنیت کشور از این اقدام حمایت می‌کند. او در همین برنامه گفت: «فضای مجازی برای جوانها، مکانی شده برای «ناهنجاریهای اجتماعی»، یعنی خطر قیام و خیزش».
لازم به یادآوری است این تیغ کشی روی فضای مجازی از وزیر کشور آخوند حسن روحانی در حالی است که طی هفته‌های گذشته روحانی بارها پز آزادی و اطلاع‌رسانی آزاد را داده بود و گفته بود که نباید دهانها را بست و قلمها را شکست. اگر ‌چه همان موقع باند مقابل دستش را رو کرد ولی این بار وزیر خودش آب پاکی روی همه آن ادعاهای شیادانه ریخت.

حالا بحران درونی نظام پوسیده آن‌چنان بالا گرفته که یک تناقض بزرگ از لای قبای آخوند ولایت بیرون زده و سردمداران هر دو باند ناگزیر از حمل آن هستند. از یکطرف خطر هماهنگی برای خیزش را در استفاده جوانان از فضای مجازی در بیخ گوش خود حس می‌کنند و از طرف دیگر جهت قبضة قدرت برای چپاول هر چه بیشتر، به‌ویژه در آستانه‌ی انتخابات، ناچار به روی آوردن بی‌دنده و ترمز به فضای مجازی و توئیتر هستند. حالا چه‌کار باید بکنند؟! تناقض آنها را احاله می‌دهیم به لغاتنامه دهخدا: «تناقض یعنی عهد شکستن، ضد یکدیگر شدن… چنانکه به اقتضای ذاتی، صدق یکی مستلزم کذب دیگری است».

در اصطلاح فلسفی نیز، تناقض به مقابله نفی و اثبات گفته می‌شود. هستی و نیستی با هم متناقض‌اند. یعنی وقتی نفی و اثبات است، می‌گویند تناقض. در واقع تناقض حد اعلای مقابله است.

حالا این ملاهای دزد و جنایتکار به یک سمت از سکة تناقض روی آورده‌اند، یعنی به سمت استفاده ماکزیمم از فضای مجازی و توئیتر. چرا؟ چون کسب قدرت و رویای چپاول هر چه بیشتر مردم ستمدیده، هوش از سرشان پرانده است. اما در اینصورت باید صابون شورش و قیام را هم به شکم خود بمالند.

Share